اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو

اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو شاعر : اوحدي مراغه اي بلبل نخواند، وصف گل تا من نگويم نام تو اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو ماهي ز طاق آسمان،ماهي ز طرف بام تو بر بام رو تا خلق را در تيره شب روشن شود تا در دمي حاصل شود هم کام من، هم کام تو يک بوسه در ده زان دهن وانگه بريز اين خون من اي مصر زيبايي نهان در زلف همچون شام تو مثل دهانت شکري در مصر نتوان يافتن امروز خود را مي‌کشم در حسرت دشنام تو ديشب سلامي کرده‌اي، چون قدر آن نشناختم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو
اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو
اي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو

شاعر : اوحدي مراغه اي

بلبل نخواند، وصف گل تا من نگويم نام تواي خرمن گل خوشه‌چين پيش تن و اندام تو
ماهي ز طاق آسمان،ماهي ز طرف بام توبر بام رو تا خلق را در تيره شب روشن شود
تا در دمي حاصل شود هم کام من، هم کام تويک بوسه در ده زان دهن وانگه بريز اين خون من
اي مصر زيبايي نهان در زلف همچون شام تومثل دهانت شکري در مصر نتوان يافتن
امروز خود را مي‌کشم در حسرت دشنام توديشب سلامي کرده‌اي، چون قدر آن نشناختم
اي جان غم پرورد من پرورده‌ي انعام تونشگفت از آه سرد من وز رنگ و روي زرد من
اين دامها چند افگني؟ اي اوحدي در دام تواز سيم خالي مي‌کني وز مشک خالي مي‌زني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما