اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي

اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي شاعر : اوحدي مراغه اي وي بر سمن از سنبل تر غاليه سايي اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي در کوي تو هر جا که سري بيني و پايي ميدان که: سر ما و نشان قدم تست و امروز دگر باره بنا کرد سرايي دوش اين دل من خانه‌ي عشق تو همي کند کندر دل ما جز هوست نيست هوايي بي‌واسطه روزي هوس ديدن ما کن شک نيست که باشد سر اين رشته به جايي يک روز به زلف تو در آويزم و رفتم پنداشت که بتوان زدن اين پرده به تايي دي منکر ما را هوس پرده دري بود...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي
اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي
اي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي

شاعر : اوحدي مراغه اي

وي بر سمن از سنبل تر غاليه سايياي ز گل سوري دهنت غنچه نمايي
در کوي تو هر جا که سري بيني و پاييميدان که: سر ما و نشان قدم تست
و امروز دگر باره بنا کرد سراييدوش اين دل من خانه‌ي عشق تو همي کند
کندر دل ما جز هوست نيست هواييبي‌واسطه روزي هوس ديدن ما کن
شک نيست که باشد سر اين رشته به جايييک روز به زلف تو در آويزم و رفتم
پنداشت که بتوان زدن اين پرده به تاييدي منکر ما را هوس پرده دري بود
بر سينه نخوردست مگر تير بلاييآن کس که درين واقعه عذرم نپذيرد
از دوست کجا روي بپيچم به قفايي؟من گردن تسليم به شمشير سپردم
نيکي و بدي را چو پديدست جزاييزان تخم وفا بهره چه معني که نديديم
دل بر نتوان داشت ز ترکي به خطاييبرگشتنت، اي اوحدي، از يار خطا بود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط