دگر بار آن بت از خواري پشيمان دگر بار آن بت از خواري پشيمانشاعر : اوحدي مراغه اي شد از جور و ستمگاري پشيماندگر بار آن بت از خواري پشيمانضرورت نامهاي در مهربانينوشت از غايت مهري، که دانيبه لطف و عذرخواهي وعدها دادبدان آشفتهي مسکين فرستاد