اي به مهر تو آسمان در بند شاعر : اوحدي مراغه اي ياد من کن، چو ميدهم سوگند اي به مهر تو آسمان در بند به زميني که اندرو هستي به زماني که عقد دين بستي به زبان شکر سخن که تراست به بنان قمر شکن که تراست به دو چشم سياه دلبندت به دو گيسوي مشک پيوندت به دعاي پر و رکوع و سجود به نماز شب و قيام و قعود به وضو کردن و طهارت آب به اذان و به مسجد و محراب به دم عنکبوت و صحبت يار به شب هجرت و حمايت غار به عروج و به باز گشتن تو به خروج و فلک...