مرا دانهي دل بر آتش فتاده است شاعر : خاقاني از آن نعرهي من چنين خوش فتاده است مرا دانهي دل بر آتش فتاده است ز دود دلي کاسمانوش فتاده است به هفت آسمان هشتمين در فزايم که از جان من در من آتش فتاده است من آن آب ناديه نخل بلندم چو نيلوفرم آب مفرش فتاده است غلط گفتهام نخل چه؟ کز دو ديده بنام ايزد اين دل بلاکش فتاده است دلم عافيت ميشمارد بلا را خدنگم به بالاي ترکش فتاده است اميدم به اندازهي دل رسيده است شما غمگن و نقشتان شش فتاده...