هر که در عاشقي قدم نزده است

هر که در عاشقي قدم نزده است شاعر : خاقاني بر دل از خون ديده نم نزده است هر که در عاشقي قدم نزده است که بر او عشق، تير غم نزده است او چه داند که چيست حالت عشق همه جز در وصال کم نزده است عشق را مرتبت نداند آنک گرچه با دل‌رباي دم نزده است دل و جان باخته است هر دو بهم بجز اندر دلم علم نزده است آتش عشق دوست در شب و روز هيچ عاشق در حرم نزده است يارب اين عشق چيست در پس و پيش کو بجز در هوات دم نزده است آه از آن سوخته‌دل بريان باد شادي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هر که در عاشقي قدم نزده است
هر که در عاشقي قدم نزده است
هر که در عاشقي قدم نزده است

شاعر : خاقاني

بر دل از خون ديده نم نزده استهر که در عاشقي قدم نزده است
که بر او عشق، تير غم نزده استاو چه داند که چيست حالت عشق
همه جز در وصال کم نزده استعشق را مرتبت نداند آنک
گرچه با دل‌رباي دم نزده استدل و جان باخته است هر دو بهم
بجز اندر دلم علم نزده استآتش عشق دوست در شب و روز
هيچ عاشق در حرم نزده استيارب اين عشق چيست در پس و پيش
کو بجز در هوات دم نزده استآه از آن سوخته‌دل بريان
باد شادي قفاش هم نزده استروز شاديش کس نديد و چه روز
که بر او درد و غم رقم نزده استشادمان آن دل از هواي بتي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.