امروز دو هفته است که روي تو نديدم شاعر : خاقاني و آن ماه دو هفت از خم موي تو نديدم امروز دو هفته است که روي تو نديدم زان روي نديدم که به روي تو نديدم ماه مني و عيد من و من مه عيدي در آينهي صبح به بوي تو نديدم چون بوي تو ديدم نفس صبح و ز غيرت کز آب وفا قطره به جوي تو نديدم تن غرقهي خون رفتم و دل تشنهي اميد روزي نظري از سگ کوي تو نديدم سگجان شدم از بس ستم عالم سگدل درمان ز که جويم که ز خوي تو نديدم با درد فراق تو به جان ميزنم الحق...