امروز دو هفته است که روي تو نديدم

امروز دو هفته است که روي تو نديدم شاعر : خاقاني و آن ماه دو هفت از خم موي تو نديدم امروز دو هفته است که روي تو نديدم زان روي نديدم که به روي تو نديدم ماه مني و عيد من و من مه عيدي در آينه‌ي صبح به بوي تو نديدم چون بوي تو ديدم نفس صبح و ز غيرت کز آب وفا قطره به جوي تو نديدم تن غرقه‌ي خون رفتم و دل تشنه‌ي اميد روزي نظري از سگ کوي تو نديدم سگ‌جان شدم از بس ستم عالم سگ‌دل درمان ز که جويم که ز خوي تو نديدم با درد فراق تو به جان مي‌زنم الحق...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امروز دو هفته است که روي تو نديدم
امروز دو هفته است که روي تو نديدم
امروز دو هفته است که روي تو نديدم

شاعر : خاقاني

و آن ماه دو هفت از خم موي تو نديدمامروز دو هفته است که روي تو نديدم
زان روي نديدم که به روي تو نديدمماه مني و عيد من و من مه عيدي
در آينه‌ي صبح به بوي تو نديدمچون بوي تو ديدم نفس صبح و ز غيرت
کز آب وفا قطره به جوي تو نديدمتن غرقه‌ي خون رفتم و دل تشنه‌ي اميد
روزي نظري از سگ کوي تو نديدمسگ‌جان شدم از بس ستم عالم سگ‌دل
درمان ز که جويم که ز خوي تو نديدمبا درد فراق تو به جان مي‌زنم الحق
کانجا چو خودي در تک و پوي تو نديدمبر هيچ در صومعه‌اي برنگذشتم
هر سو که شدم راه به سوي تو نديدمپاي طلبم سست شد از سخت دويدن
مستي به ازو بيهده گوي تو نديدمخاقاني اگر بيهده گفت از سرمستي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط