ما دل به دست مهر تو زان باز دادهايم شاعر : خاقاني کاندر طريق عشق تو گرم اوفتادهايم ما دل به دست مهر تو زان باز دادهايم کز رمزهاي درد تو سري گشادهايم ما رطلهاي درد تو زان در کشيدهايم اينک براي دادن جان ايستادهايم گفتي که دل بداده و فارغ نشستهاي چون دامن نياز به دست تو دادهايم ما آستين ناز تو از دست کي دهيم از فرق فرقدين قدم برنهادهايم تا همقدم شديم سگ پاسبانت را مولاي کس نهايم که آزاد زادهايم کس را چه دست بر ما گر عاشق توايم...