دست از دو جهان کشيده خواهم

دست از دو جهان کشيده خواهم شاعر : خاقاني يک اهل به جان خريده خواهم دست از دو جهان کشيده خواهم از طالع بررسيده خواهم گوئي که رسم به اهل رنگي گر جويم هم نديده خواهم جستم دل آشنا و تا حشر زهري به گمان چشيده خواهم نوشي به يقين نماند ليکن بي‌پاي به سر دويده خواهم تا خوشي نفسي به دست نارم صد جوشن شب دريده خواهم از ناوک صبح بهر روزي چون بحر نيارميده خواهم تا گوهري در کنار نايد هر لحظه فرو خزيده خواهم از روزن هر دلي چو خورشيد چون...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دست از دو جهان کشيده خواهم
دست از دو جهان کشيده خواهم
دست از دو جهان کشيده خواهم

شاعر : خاقاني

يک اهل به جان خريده خواهمدست از دو جهان کشيده خواهم
از طالع بررسيده خواهمگوئي که رسم به اهل رنگي
گر جويم هم نديده خواهمجستم دل آشنا و تا حشر
زهري به گمان چشيده خواهمنوشي به يقين نماند ليکن
بي‌پاي به سر دويده خواهمتا خوشي نفسي به دست نارم
صد جوشن شب دريده خواهماز ناوک صبح بهر روزي
چون بحر نيارميده خواهمتا گوهري در کنار نايد
هر لحظه فرو خزيده خواهماز روزن هر دلي چو خورشيد
چون سايه ز خود رميده خواهمگر سايه‌ي دوستي ببينم
هم غار عدم گزيده خواهمبس مار گزيده‌ي وجودم
آبي ز جگر کشيده خواهمچون تشنه شوم به رشته‌ي جان
دانست که مي نديده خواهمچشمم مي لعل راوق افشاند
گر نيشکري گزيده خواهمهم زهر دهد چو شاخ سنبل


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط