درد دل گويم از نهان بشنو شاعر : خاقاني راز، بيزحمت زبان بشنو درد دل گويم از نهان بشنو موج خون بنگر و فغان بشنو جوش درياي غصه باور کن بانگ دولاب آسمان بشنو بر کنار دو جوي ديدهي من نالهي رعد ز امتحان بشنو لرزهي برق در سحاب دل است کوه را بانگ الامان بشنو پيش کوه ار غمان من گويي دل به خشمم کند که هان بشنو چون بخندد عدو ز گريهي من از دو تن پرس و شرح آن بشنو تندرستي وراي سلطاني است يا ز سلطان ناتوان بشنو يا ز دربان تندرست...