سينه پر آتشم چو ميغ از تو

سينه پر آتشم چو ميغ از تو شاعر : خاقاني چهره‌ي پر گوهرم چو تيغ از تو سينه پر آتشم چو ميغ از تو حاصلي نيست جز دريغ از تو روز عمرم بدي که چون زان سيه جامه‌ام چو ميغ از تو ماتم عمر رفته خواهم داشت چون تمنا کنم دريغ از تو رصد عشق تو جهان بگرفت ريختي نامده دريغ از تو وه چه سنگي که خون خاقاني
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سينه پر آتشم چو ميغ از تو
سينه پر آتشم چو ميغ از تو
سينه پر آتشم چو ميغ از تو

شاعر : خاقاني

چهره‌ي پر گوهرم چو تيغ از توسينه پر آتشم چو ميغ از تو
حاصلي نيست جز دريغ از توروز عمرم بدي که چون
زان سيه جامه‌ام چو ميغ از توماتم عمر رفته خواهم داشت
چون تمنا کنم دريغ از تورصد عشق تو جهان بگرفت
ريختي نامده دريغ از تووه چه سنگي که خون خاقاني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما