آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي

آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي شاعر : خاقاني حقا که به يک خنده دو عالم بگشايي آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي از رشته‌ي جانم گره غم بگشايي ورچه نگشائي لب و در پوست بخندي رحمي کن ار حقه‌ي مرهم بگشايي مجروح توام شايد اگر زخم ببندي صد مشکل ازين‌گونه به يک‌دم بگشايي کاري است فرو بسته، گشادن تو تواني گر کار چو زنجير من از هم بگشايي انديشه مکن سلسله‌ي چرخ نبرد ايمن نشوم، گر تو توئي هم بگشايي گفتي چو فلک دست جفا برنگشايم کاين چنبر افلاک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي
آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي
آن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي

شاعر : خاقاني

حقا که به يک خنده دو عالم بگشاييآن لعل شکر خنده گر از هم بگشايي
از رشته‌ي جانم گره غم بگشاييورچه نگشائي لب و در پوست بخندي
رحمي کن ار حقه‌ي مرهم بگشاييمجروح توام شايد اگر زخم ببندي
صد مشکل ازين‌گونه به يک‌دم بگشاييکاري است فرو بسته، گشادن تو تواني
گر کار چو زنجير من از هم بگشاييانديشه مکن سلسله‌ي چرخ نبرد
ايمن نشوم، گر تو توئي هم بگشاييگفتي چو فلک دست جفا برنگشايم
کاين چنبر افلاک خم از خم بگشاييهان اي دل خاقاني از آه سحري کوش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط