طبع کافي که عسکر هنر است

طبع کافي که عسکر هنر است شاعر : خاقاني چون ني عسکري همه شکر است طبع کافي که عسکر هنر است از شکرهاي لفظ او اثر است قطره‌ي کوثر و قمطره‌ي هند کز پي تب بريدن بشر است نه کلکش به نيشکر ماند زهر در حلق و خار در جگر است گل شکر را ز رشک نيشکرش تا سمرقند قند او سمر است ني مصريش قند مي‌زايد ني مصريش خاطب هنر است در شکرريز نوعروس سخن کان ني مصر يوسف دگر است بل عروس فلک ببرد دست پس شکر خواهد اين عجب خبر است گر شکر زاد کلک او چه عجب ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طبع کافي که عسکر هنر است
طبع کافي که عسکر هنر است
طبع کافي که عسکر هنر است

شاعر : خاقاني

چون ني عسکري همه شکر استطبع کافي که عسکر هنر است
از شکرهاي لفظ او اثر استقطره‌ي کوثر و قمطره‌ي هند
کز پي تب بريدن بشر استنه کلکش به نيشکر ماند
زهر در حلق و خار در جگر استگل شکر را ز رشک نيشکرش
تا سمرقند قند او سمر استني مصريش قند مي‌زايد
ني مصريش خاطب هنر استدر شکرريز نوعروس سخن
کان ني مصر يوسف دگر استبل عروس فلک ببرد دست
پس شکر خواهد اين عجب خبر استگر شکر زاد کلک او چه عجب
آرزومند ژاله‌ي سحر استزعفران گرچه بيخ در آب است
سر فراز است بلکه تاجور استزين اشارت که کرد خاقاني
همچو نون و القلم همه کمر استپشت خم راست دل به خدمت او
چون سخن‌هاي او بلند سر استبختم از سرنگوني قلمش
که چرا دسترس همين قدر استسيم و شکر فرستم و خجلم
از من و شعر، شرمسار تر استشکر و سيم پيش همت او
کان طمغاج و باغ شوشتر استخود دل و طبع او ز سيم و شکر
مختصر عذر خواه مختصر استشعر گفتم به عذر سيم و شکر
هم تراشش زط کلک او گهر استسيم سنگ است پيش ديده از آنک
فيض طبع مرا نويدگر استاتصال نجوم خاطر او
کاين قدر فتح باب ماحضر استزين سپس ابروار پاشم جان
مهر بر سيم و نقش بر حجر استتا ابد نام او بر افسر عقل


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.