امام ملت چارم که آسمان ششم

امام ملت چارم که آسمان ششم شاعر : خاقاني سعود مشتري او را نثار مي‌سازد امام ملت چارم که آسمان ششم که بحر دستش زرين بحار مي‌سازد غياث ملت، اقضي القضاة عز الدين کجا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام ملت چارم که آسمان ششم
امام ملت چارم که آسمان ششم
امام ملت چارم که آسمان ششم

شاعر : خاقاني

سعود مشتري او را نثار مي‌سازدامام ملت چارم که آسمان ششم
که بحر دستش زرين بحار مي‌سازدغياث ملت، اقضي القضاة عز الدين
کجا به دست چپ آن را شمار مي‌سازدفضايلش ملک دست راست چندان ديد
که وقت سير سه خورشيد يار مي‌سازدعطاردي است زحل سر زبان خامه‌ي او
به بذل گنج خزان از بهار مي‌سازدبه بوي خلق بهار از خزان همي آرد
که در سه چشمه‌ي حيوان قرار مي‌سازدقرار ملک سکندر دهد به کلک دو شاخ
قلم در آن يد بيضاش مار مي‌سازدبه قمع کردن فرعون بدعه موسي‌وار
ز مار مهره و وز مهره مار مي‌سازدچو موسيي که مقامات دين و رخنه‌ي کفر
که کارش از قلم دين نگار مي‌سازدجهان به خدمت او چون قلم سجود کند
شکاف ماه دو هفت آشکار مي‌سازدفلک شکافد حکمش چنان که دست نبي
ز آفتاب شکافي شعار مي‌سازداگر بنان نبي مه شکافت، دست امين
از آن دوال پلنگان شکار مي‌سازددلم که آهوي فتراک اوست حبل امان
که از زمين فلک افتخار مي‌سازدعيادت دل بيمار من کن قدمش
مرا چو روي شفق شرمسار مي‌سازدز بس که بر سر من تافت آفتاب رضاش
ز حلقه‌ي در خود گوشوار مي‌سازدسپهر، حلقه به گوشم سزد که تاج مرا
مرا چو طفل عرب طوق‌دار مي‌سازدسپه کشم ز عجم در عرب که صدر عجم
هم او شعار پدر اختيار مي‌سازدمرا ز خاک به مردم همي کند پدرش
قبول همتش اميدوار مي‌سازددل مرا که ز توفيق بخت نوميد است
به نام و کنيت او برگ و بار مي‌سازدبه عهد مفتي عالم درخت جاه و جلال
ز لفظ و معني من پود و تار مي‌سازدبه نوبت من هرکس که يافت کسوت شعر
ز سايه‌ي سر کلکش حصار مي‌سازدبقا حصار تنش باد کاين حصار کبود
خاقاني است طوطي و دايم جگر خوردتو مار صورتي و هميشه شکرخوري
کان را که خاک بايد خوردن، شکر خورداين هم ز بخشش فلک و جود عالم است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط