چشمهي خون ز دلم شيفتهتر کس را ني شاعر : خاقاني خون شو اي چشم که اين سوز جگر کس را ني چشمهي خون ز دلم شيفتهتر کس را ني هيچ زر رشته ازين تافتهتر کس را ني تنم از اشک به زر رشتهي خونين ماند سر اين بيع مرا هست اگر کس را ني هيچ کس عمر گرامي نفروشد به عدم کيميائي است کز او هيچ اثر کس را ني درد دل بر که کنم عرضه که درمان دلم خشک آخورتر ازين ديدهي تر کس را ني آن جگر تر کن من کو که ز ناديدن او کس چو داند که بر اين پرده گذر کس را ني غم او...