راستي را در سپاهان خوش بود آواز رود شاعر : خواجوي کرماني در ميان باغ کاران يا کنار زنده رود راستي را در سپاهان خوش بود آواز رود رود را بر ساز کن مطرب که دل دادم برود باده در ساغر فکن ساقي که من رفتم بباد خيز و خم بنماي تا خمري کنم دلق کبود جام لعل و جامهي نيلي سيه روئي بود ور تو خنجر ميکشي يکسو نهم خفتان و خود گر تو ناوک ميزني دور افکنم درع و سپر بلبل خوش نغمه از نوروز ميگويد سرود شاهد بربط زن از عشاق ميسازد نوا جامهي جان مرا گوئي...