هرکه با نرگس سرمست تو در کار آيد شاعر : خواجوي کرماني روز وشب معتکف خانهي خمار آيد هرکه با نرگس سرمست تو در کار آيد خرقه بفروشد و در حلقهي زنار آيد صوفي از زلف تو گر يک سر مودر يابد نقش روي تو در آئينه پندار آيد تو مپندار که از غايت زيبائي و لطف زو همه نالهي دلهاي گرفتار آيد هر گره کز شکن زلف کژت بگشايند سالها زو نفس نافهي تاتار آيد گر دم از دانهي خال تو زند مشک فروش همچو بخت من شوريده نگونسار آيد زلف سرگشته اگر سر ز خطت برگيرد ...