عشقست که چون پرده ز رخ باز گشايد شاعر : خواجوي کرماني در ديدهي صاحبنظران حسن نمايد عشقست که چون پرده ز رخ باز گشايد در پردهئي هر زمزمهي عشق سرايد حسنست که چون مست به بازار برآيد ور حسن نباشد دل عشق از چه گشايد گر عشق نباشد کمر حسن که بندد ور واسطهي جان نبود تن به چه پايد گر صورت جانان نبود دل که ستاند گر رخ ننمايد دل ذره که ربايد خورشيد که در پردهي انوار نهانست روشن شود آن خانه که شمعيش درآيد بي مهر دل سوخته را نور نباشد ور مي...