اين چه بادست که از سوي چمن ميآيد شاعر : خواجوي کرماني وين چه خاکست کزو بوي سمن ميآيد اين چه بادست که از سوي چمن ميآيد که ازو رايحهي مشک ختن ميآيد اين چه انفاس روان بخش عبير افشانست کان سهي سرو چمانم ز چمن ميآيد دمبدم مرغ دلم نعره برآرد ز نشاط کيست کز جانب يثرب بقرن ميآيد هيچ دانيد که از بهر دل ريش اويس يا سهيلست که از سوي يمن ميآيد آفتابست که از برج شرف ميتابد کز گذارش نفسي با تن من ميآيد از کجا ميرسد اين رايحهي مشک نسيم ...