نالهئي کان ز دل چنگ برون ميآيد شاعر : خواجوي کرماني گر بداني ز دل سنگ برون ميآيد نالهئي کان ز دل چنگ برون ميآيد هر زماني بد گرينگ برون ميآيد صورت عشق چه نقشيست که از پردهي غيب هر گل و لاله که از سنگ برون ميآيد از نم ديده و خون جگر فرهادست باده ميبيند و از زنگ برون ميآيد مي چون زنگ بده کاينهي خاطر ما هر نفس کان صنم شنگ برون ميآيد دلم از پرده برون ميرود از غايت شوق شايد ار چون قدح از رنگ برون ميآيد هر که در ميکده از پير مغان...