بجز نسيم که يابد نصيبي از گلزار شاعر : خواجوي کرماني که يک گلست در اين باغ و عندليب هزار بجز نسيم که يابد نصيبي از گلزار تو هم ببوي قناعت کن از نسيم بهار چو از گل آرزوي مرغ خوش نظر بادست بدوز چشم جهان بين بخار و ديده مخار و گر چه غنچه جهان را بروي گل بيني که تاج ما سر تيغست و تخت ما سر دار ز تيغ و دار چه ترساني اي پسر ما را کجا بباد هوا باز گردد از گلزار بعشوهام چه فريبي چرا که بلبل مست کدام يار که گيرد قرار بيرخ يار کدام دوست که دوري...