با تو همراهم و ز غير ملول

با تو همراهم و ز غير ملول شاعر : خواجوي کرماني بتو مشغولم و ز خويش نفور با تو همراهم و ز غير ملول کاب خواهد طبيعت محرور گر شدم تشنه‌ي لبت چه عجب همچو چشم بد از جمال تو دور اي تو نزديک دل ولي خواجو تيره شب ظلمتست و ما هم نور بوستان جنتست و سروم حور باده در جام و ما چنين مخمور آب در پيش و ما چنين تشنه ما ز مي مست و مي ز ما مستور دلبر از ما جدا و دل بر او چشم بيمار پرسي از رنجور بگذر از نرگسش که نتوان داشت هيچ ناظر مباد بي منظور...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با تو همراهم و ز غير ملول
با تو همراهم و ز غير ملول
با تو همراهم و ز غير ملول

شاعر : خواجوي کرماني

بتو مشغولم و ز خويش نفوربا تو همراهم و ز غير ملول
کاب خواهد طبيعت محرورگر شدم تشنه‌ي لبت چه عجب
همچو چشم بد از جمال تو دوراي تو نزديک دل ولي خواجو
تيره شب ظلمتست و ما هم نوربوستان جنتست و سروم حور
باده در جام و ما چنين مخمورآب در پيش و ما چنين تشنه
ما ز مي مست و مي ز ما مستوردلبر از ما جدا و دل بر او
چشم بيمار پرسي از رنجوربگذر از نرگسش که نتوان داشت
هيچ ناظر مباد بي منظورهيچ غمخور مباد بي غمخوار
همچو خورشيد در شب ديجوراي رخت در نقاب شعر سياه
جيم مجرور طره‌ات مکسورعين معتل عبهرت مفتوح
عنبرت تکيه کرده بر کافورللات عقد بسته با ياقوت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط