زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور

زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور شاعر : خواجوي کرماني بزن سرير توجه ببارگاه سرور زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور از اين طوافگه اهرمن نکرده عبور کجا منزل کروبيان بري هودج اگر برون نبري رخت از اينسراي غرور علم چگونه زني بر فضاي عالم قدس بعاريت نتوان گشت از اين صفت مغرور چو اين سراچه‌ي خاکي مقام عاريتيست کجا بگوش تو آيد صفير طاير طور اگر بگلشن انظر اليک ره نبري اگر چه بود بفرمان او وحوش و طيور ببين که تخت سليمان چگونه شد بر باد کسي که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور
زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور
زهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور

شاعر : خواجوي کرماني

بزن سرير توجه ببارگاه سرورزهي طناب سراپرده‌ي تو گيسوي حور
از اين طوافگه اهرمن نکرده عبورکجا منزل کروبيان بري هودج
اگر برون نبري رخت از اينسراي غرورعلم چگونه زني بر فضاي عالم قدس
بعاريت نتوان گشت از اين صفت مغرورچو اين سراچه‌ي خاکي مقام عاريتيست
کجا بگوش تو آيد صفير طاير طوراگر بگلشن انظر اليک ره نبري
اگر چه بود بفرمان او وحوش و طيورببين که تخت سليمان چگونه شد بر باد
کسي که روي نهد پيش راي او جيپورز مهره بازي اختر کجا شود ايمن
به نوک تير برد چين از ابروي فغفورکمان حرص مکن زه که شهسوار اجل
که در عطيه شکورند و در بليه صبورغلام همت صاحبدلان جانبازم
کسي که در کنف کبريا بود مستورز جام کبر و ريا مست کي شود خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط