پندم به چه عقل مي‌دهد پير

پندم به چه عقل مي‌دهد پير شاعر : خواجوي کرماني بندم بچه جرم مي‌نهد مير پندم به چه عقل مي‌دهد پير کس باز نياورد بزنجير کز حلقه‌ي زلف او دلم را آزاد شدن ز بند تقدير تدبير چه سود از آنکه نتوان او با مي لعل و نغمه‌ي زير ما بي رخ او و ناله‌ي زار گر زآنکه ز شست او بود تير در ديده کشم بجاي مژگان کرديم بخون ديده تحرير بسيار ورق که درخيالش وز پاي درآمدم چه تدبير از دست برون شدم چه درمان جز چشم تواش نبود تعبير هر خواب که دوش ديده بودم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پندم به چه عقل مي‌دهد پير
پندم به چه عقل مي‌دهد پير
پندم به چه عقل مي‌دهد پير

شاعر : خواجوي کرماني

بندم بچه جرم مي‌نهد ميرپندم به چه عقل مي‌دهد پير
کس باز نياورد بزنجيرکز حلقه‌ي زلف او دلم را
آزاد شدن ز بند تقديرتدبير چه سود از آنکه نتوان
او با مي لعل و نغمه‌ي زيرما بي رخ او و ناله‌ي زار
گر زآنکه ز شست او بود تيردر ديده کشم بجاي مژگان
کرديم بخون ديده تحريربسيار ورق که درخيالش
وز پاي درآمدم چه تدبيراز دست برون شدم چه درمان
جز چشم تواش نبود تعبيرهر خواب که دوش ديده بودم
نالد همه شب چو مرغ شبگيرتا وقت سحرنگر که خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط