برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير

برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير شاعر : خواجوي کرماني و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگير برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير گو باغبان بيا ودر بوستان بگير چون ما بترک گلشن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير
برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير
برگير دل ز ملک جهان و جهان بگير

شاعر : خواجوي کرماني

و آرام دل ز جان طلب و ترک جان بگيربرگير دل ز ملک جهان و جهان بگير
گو باغبان بيا ودر بوستان بگيرچون ما بترک گلشن و بستان گرفته‌ايم
قربان او ز جان شو و کيش مغان بگيرپير مغان گرت بخرابات ره دهد
وانگه بيا و دامن بخت جوان بگيراز عقل پير درگذر و جام مي بخواه
از دست گلرخان مي چون ارغوان بگيراکنون که در چمن گل سوري عروس گشت
بگذر ز وعده و مي نوشين روان بگيرگر وعده‌ات بملکت نوشيروان دهند
يا ترک آن پريرخ لاغر ميان بگيريا چون ميان يار ز هستي کنار کن
چون اشک من بيا و ره کاروان بگيراي ساربان چو طاقت ره رفتنم نماند
برگير دل ز ملک جهان و جهان بگيرخواجو اگر چنانکه جهانگيريت هواست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط