معني اين صورت از صورتگران چين بپرس
معني اين صورت از صورتگران چين بپرس
شاعر : خواجوي کرماني
مرد معني را نشان از مرد معني بين بپرس معني اين صورت از صورتگران چين بپرس معني کفر ار نميداني ز اهل دين بپرس کفر داني چيست دين را قبلهي خود ساختن حال بيداري شبهاي من از پروين بپرس چون تو آگه نيستي از چشم شبپيماي من نسبت گل با رخ ويس از دل رامين بپرس گر گروهي ويس را با گل مناسب مينهند از دل فرهاد شور شکر شيرين بپرس گر چه خسرو کام جان از شکر شيرين گرفت از شکنج سنبل پرچين چين بر چين بپرس حال سرگرداني جمعي پريشان موبمو شورش مرغان شبگير از گل و نسرين بپرس باغبان دستان بلبل را چه داند گو برو از تذرو خسته حال چنگل شاهين بپرس قصهي درد دل تيهو کجا داند عقاب از شکر ريزان پرشور سخن شيرين بپرس شعر شورانگيز خواجو را که بردست آب قند