مستم ز دو چشم نيمه مستش

مستم ز دو چشم نيمه مستش شاعر : خواجوي کرماني وز پاي درآمدم ز دستش مستم ز دو چشم نيمه مستش برخاست قيامت از نشستش گفتم بنشين و فتنه بنشان داديم عنان دل بدستش آنرا که دلي بدست نارد دل بسته‌ي زلف پر شکستش جان تشنه‌ي لعل آبدارش آن درج عقيق نيست هستش هستم بگمان که هست يا نيست چون مردم چشم مي پرستش در عين خمار چند باشيم خواجو ز دو چشم نيمه مستش ياران ز مي شبانه مستند
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه: کمتر از 1 دقیقه
موارد بیشتر برای شما
مستم ز دو چشم نيمه مستش
مستم ز دو چشم نيمه مستش
مستم ز دو چشم نيمه مستش

شاعر : خواجوي کرماني

وز پاي درآمدم ز دستشمستم ز دو چشم نيمه مستش
برخاست قيامت از نشستشگفتم بنشين و فتنه بنشان
داديم عنان دل بدستشآنرا که دلي بدست نارد
دل بسته‌ي زلف پر شکستشجان تشنه‌ي لعل آبدارش
آن درج عقيق نيست هستشهستم بگمان که هست يا نيست
چون مردم چشم مي پرستشدر عين خمار چند باشيم
خواجو ز دو چشم نيمه مستشياران ز مي شبانه مستند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط