ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک

ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک شاعر : خواجوي کرماني دهنش تنگک و چون تنگ شکر شيرينک ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک سرک زلفک عنبر شکنش مشکينک لبک لعل روان پرور کش جان بخشک بر سمن سنبل پرچينک او پرچينک در سخن لعلک در پوشک اودر پاشک دستکان کرده بخون دلکم رنگينک چشمکش همچو دل ريشک من بيمارک اي دريغا که نبودي دلکش سنگينک هست مرجان مرا قوت ز مرجانک او سنبلش پستک و شوريد گک و پرچينک نرگسش مستک و عاشق کشک و خونخوارک برکش ناز کک و ساعد کش سيمينک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک
ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک
ديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک

شاعر : خواجوي کرماني

دهنش تنگک و چون تنگ شکر شيرينکديدم از دور بتي کاکلکش مشکينک
سرک زلفک عنبر شکنش مشکينکلبک لعل روان پرور کش جان بخشک
بر سمن سنبل پرچينک او پرچينکدر سخن لعلک در پوشک اودر پاشک
دستکان کرده بخون دلکم رنگينکچشمکش همچو دل ريشک من بيمارک
اي دريغا که نبودي دلکش سنگينکهست مرجان مرا قوت ز مرجانک او
سنبلش پستک و شوريد گک و پرچينکنرگسش مستک و عاشق کشک و خونخوارک
برکش ناز کک و ساعد کش سيمينکزلفکش دلکشک و غمزه ککش دلدوزک
بيش از اين چند بگو صبر کند مسکينکگفتمش در غم عشقت دل خواجو خونشد
گفت داروي دل و مرهم جانش اينکرفت در خنده و شيرين لبک از هم بگشود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما