اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته

اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته شاعر : خواجوي کرماني نرد درد عشق براميد درمان باخته اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته وز سر ديوانگي ملک سليمان باخته دين و دنيا داده در عشق پريرويان بباد واستين افشانده بر اسلام و ايمان باخته بر در دير مغان از کفر و دين رخ تافته وز دو عالم شسته دست و آب حيوان باخته پشت پائي چون خضر بر ملک اسکندر زده خويش را در پاي شمع مي پرستان باخته با دل پر آتش و سوز جگر پروانه وار سر نهاده بر در خمار و سامان باخته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته
اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته
اي دلم جان و جهان در راه جانان باخته

شاعر : خواجوي کرماني

نرد درد عشق براميد درمان باختهاي دلم جان و جهان در راه جانان باخته
وز سر ديوانگي ملک سليمان باختهدين و دنيا داده در عشق پريرويان بباد
واستين افشانده بر اسلام و ايمان باختهبر در دير مغان از کفر و دين رخ تافته
وز دو عالم شسته دست و آب حيوان باختهپشت پائي چون خضر بر ملک اسکندر زده
خويش را در پاي شمع مي پرستان باختهبا دل پر آتش و سوز جگر پروانه وار
سر نهاده بر در خمار و سامان باختهبسته زنار از سر زلف بتان وز بيخودي
وز هواي لعل جانان جوهر جان باختهکان و دريا را ز چشم درفشان انداخته
من کيم رندي روان در پاي جانان باختهمن چيم گردي ز خاک کوي دلبر خاسته
تنگدستان بين درين ره خانه‌ي خان باختهبينوايان بين برين در گنج قارون ريخته
برسر کوي گدائي ملک سلطان باختهپاکبازي همچو خواجو ديده‌ي گردون نديد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط