اي ملک دلم خراب کرده شاعر : خواجوي کرماني در کشتن من شتاب کرده اي ملک دلم خراب کرده خود را ز خجالت آب کرده پيش لب لعلت آب حيوان از سنبل تر نقاب کرده رخسارهي لاله و سمن را شب سايهي آفتاب کرده جز زلف و رخت که ديد روزي نقشيست ز مشک ناب کرده پيرامن ماه خط سبزش سرمايهي اضطراب کرده جعد تو نسيم صبحدم را بنياد دلم خراب کرده خون جگرم بغمزه خورده مي در قدح شراب کرده ساقي غمت ز خون چشمم خواجو دل و جان کباب کرده برآتش لعل آبدارت...