اي ملک دلم خراب کرده

اي ملک دلم خراب کرده شاعر : خواجوي کرماني در کشتن من شتاب کرده اي ملک دلم خراب کرده خود را ز خجالت آب کرده پيش لب لعلت آب حيوان از سنبل تر نقاب کرده رخساره‌ي لاله و سمن را شب سايه‌ي آفتاب کرده جز زلف و رخت که ديد روزي نقشيست ز مشک ناب کرده پيرامن ماه خط سبزش سرمايه‌ي اضطراب کرده جعد تو نسيم صبحدم را بنياد دلم خراب کرده خون جگرم بغمزه خورده مي در قدح شراب کرده ساقي غمت ز خون چشمم خواجو دل و جان کباب کرده برآتش لعل آبدارت...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي ملک دلم خراب کرده
اي ملک دلم خراب کرده
اي ملک دلم خراب کرده

شاعر : خواجوي کرماني

در کشتن من شتاب کردهاي ملک دلم خراب کرده
خود را ز خجالت آب کردهپيش لب لعلت آب حيوان
از سنبل تر نقاب کردهرخساره‌ي لاله و سمن را
شب سايه‌ي آفتاب کردهجز زلف و رخت که ديد روزي
نقشيست ز مشک ناب کردهپيرامن ماه خط سبزش
سرمايه‌ي اضطراب کردهجعد تو نسيم صبحدم را
بنياد دلم خراب کردهخون جگرم بغمزه خورده
مي در قدح شراب کردهساقي غمت ز خون چشمم
خواجو دل و جان کباب کردهبرآتش لعل آبدارت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط