چون توانم کرد با آن ترک کافر خرخشه شاعر : خواجوي کرماني هر دم آن جادوي تيرانداز شوخ ترکتاز چون توانم کرد با آن ترک کافر خرخشه هر چه افزون تر کنم با آن صنم بيچارگي گيرد از سر با من دلخسته ديگر خرخشه راستي را در چمن هر دم به پشتيقدش او ز بي مهري کند با من فزونتر خرخشه عيب نبود چون مدام از بادهي دورم خراب ميکند باد صبا با شاخ عرعر خرخشه چشمم از بهر چه ريزد خون دل بر بوي اشک گر کنم يک روز با چرخ بد اختر خرخشه همچو خواجو بندهي هندوي او گشتم...