چون تو را ميل و مرا از تو شکيبايي نيست؟! شاعر : سيف فرغاني صبر خواهم که کنم ليک توانايي نيست چون تو را ميل و مرا از تو شکيبايي نيست؟! بنده را هست به تو ميل و شکيبايي نيست مر تو را نيست به من ميل و شکيبايي هست چه بود فايده از چشم چو بينايي نيست چه بود سود از آن عمر که بيدوست رود ورنه نارفتنم اي دوست ز بيپايي نيست بر سر کوي تو در قيد وفاي خويشم بودنم بر در اين خانه ز بي جايي نيست من سگ کويم و هر جاي مرا ماوايي است بنده را هست وليکن چو تو...