دي يکي گفت، که از عشق خبرها دارد، شاعر : سيف فرغاني سر خود گير که اين کار خطرها دارد دي يکي گفت، که از عشق خبرها دارد، اندرين بحر که اين بحر گهرها دارد دگري گفت قدم در نه و انديشه مکن قصب السبق کمال تو شکرها دارد اي گرو برده ز خوبان، به جز از شيريني وه که طاوس جمال تو چه پرها دارد آنچه از حسن تو ديدم ز کبوتر طوقيست چون تو سلطان شوم و صحبت اثرها دارد آمدم بر در تو تا مگر از صحبت تو کاين گدا از پي دريوزه چه درها دارد همه دانند ز درويش...