از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم

از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم شاعر : سيف فرغاني چون شمع همي سوزم، از عشق دل افروزم از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم چون شمع ز هجر او مي‌گريم و مي‌سوزم از گريه و سوز من او فارغ و من هر شب بي‌روي چو خورشيدت چون شب گذرد روزم در خانه گرم هر شب از ماه بود شمعي از شوق شود پاره هر جامه که بردوزم در عشق که مردم را از پوست برون آرد چون گنج غني باشم گر مال بيندوزم هر چند فقيرم من گر دوست مرا باشد من خدمت او کردن از عشق وي آموزم دانش نکند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم
از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم
از عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم

شاعر : سيف فرغاني

چون شمع همي سوزم، از عشق دل افروزماز عشق دل افروزم، چون شمع همي سوزم
چون شمع ز هجر او مي‌گريم و مي‌سوزماز گريه و سوز من او فارغ و من هر شب
بي‌روي چو خورشيدت چون شب گذرد روزمدر خانه گرم هر شب از ماه بود شمعي
از شوق شود پاره هر جامه که بردوزمدر عشق که مردم را از پوست برون آرد
چون گنج غني باشم گر مال بيندوزمهر چند فقيرم من گر دوست مرا باشد
من خدمت او کردن از عشق وي آموزمدانش نکند ياري در خدمت او کس را
خسرو نزند پنجه با دولت پيروزمچون سيف اگر باشم در صحبت آن شيرين


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط