دل در گره زلف تو بستيم دگر بار

دل در گره زلف تو بستيم دگر بار شاعر : فخرالدين عراقي وز هر دو جهان مهر گسستيم دگربار دل در گره زلف تو بستيم دگر بار خورديم مي و جام شکستيم دگربار جام دو جهان پر ز مي عشق تو ديديم کز جام مي عشق تو مستيم دگربار شايد که دگر نعره‌ي مستانه برآريم با تو نفسي خوش بنشستيم دگربار المنة لله که پس از محنت بسيار هيهات! که خورشيد پرستيم دگربار چون طره‌ي تو شيفته‌ي روي تو گشتيم تا هرچه کند دوست خوشستيم دگربار ما ترک مراد دل خودکام گرفتيم از صومعه...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دل در گره زلف تو بستيم دگر بار
دل در گره زلف تو بستيم دگر بار
دل در گره زلف تو بستيم دگر بار

شاعر : فخرالدين عراقي

وز هر دو جهان مهر گسستيم دگرباردل در گره زلف تو بستيم دگر بار
خورديم مي و جام شکستيم دگربارجام دو جهان پر ز مي عشق تو ديديم
کز جام مي عشق تو مستيم دگربارشايد که دگر نعره‌ي مستانه برآريم
با تو نفسي خوش بنشستيم دگربارالمنة لله که پس از محنت بسيار
هيهات! که خورشيد پرستيم دگربارچون طره‌ي تو شيفته‌ي روي تو گشتيم
تا هرچه کند دوست خوشستيم دگربارما ترک مراد دل خودکام گرفتيم
از صومعه و زهد برستيم دگرباربا عشق تو ما راه خرابات گرفتيم
زنار هم از زلف تو بستيم دگرباردر بندگي زلف چليپات بمانديم
اينک دهن از گفت ببستيم دگربارتا راز دل ما نکند فاش عراقي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط