خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل

خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل شاعر : فخرالدين عراقي تا به شادي مجلس آرايد درو سلطان دل خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل هم به روي خود برآرايد نگارستان دل هم ز...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل
خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل
خوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل

شاعر : فخرالدين عراقي

تا به شادي مجلس آرايد درو سلطان دلخوشتر از خلد برين آراستند ايوان دل
هم به روي خود برآرايد نگارستان دلهم ز حسن خود پديد آرد بهشت آباد جان
صف زدند ارواح عالم گرد شادروان دلدر سراي دل چو سلطان حقيقت بار داد
جان چه باشد؟ پرده‌داري بر در جانان دلجسم چبود؟ پرده‌اي پرنقش بر درگاه جان
تا بود فرمان نويسي در بر ديوان دلعقل هر دم نامه‌اي ديگر نويسد نزد جان
تا مگر يابد نسيم روضه‌ي رضوان دلمرغ همت برتر از فردوس اعلي زان پرد
هر که را چشمي بود باشد چو جان حيران دلحسن بي‌پايان دل گرد جهان ظاهر شود
تا خورد آب حيات از چشمه‌ي حيوان دلخضر جان گرد سرابستان دل گردد مدام
صدره‌ي نه توي عالم کوته از دامان دلسر بر آر از جيب وحدت، تا ببيني آشکار
تا تو را روشن شود کز چيست چار ارکان دلظاهر و باطن نگه کن، اول و آخر ببين
قبله‌ي جان من آمد زين قبل ايوان دلطاق ايوانش خم ابروي جانان من است
شعله‌اي هر دم برافروزد رخ تابان دلتا به رنگ خود برآرد هر که يابد در جهان
لاجرم هر دم دگرگون مي‌شود الوان دلچون نگار من به هر رنگي بر آيد هر زمان
کي پديد آيد نمي در بحر بي‌پايان دل؟خود دو عالم در محيط دل کم از يک شبنم است
کان بهشت آراستند، اعني سرابستان دلاز بهشت و زينت او در جهان رنگي بود
در جهان صاحبدلي کو تا شود مهمان دل؟بر بساط دل سماط عيش گستردند، ليک
وانگهي ما بيخبر از حسن و از احسان دل؟حيف نبود در جهان خواني چنين آراسته
هر کمالي کان بينديشد بود نقصان دلاز ثناي دل عراقي عاجز آمد بهر آنک


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط