بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد

بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد شاعر : فخرالدين عراقي به غمزه خون دل ريزد به ابرو کار جان سازد بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد چرا مژگان کند ناوک چرا ابرو...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد
بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد
بتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد

شاعر : فخرالدين عراقي

به غمزه خون دل ريزد به ابرو کار جان سازدبتم از غمزه و ابرو، همه تير و کمان سازد
چرا مژگان کند ناوک چرا ابرو کمان سازد؟چو در دام سر زلفش همه عالم گرفتار است
چه شايد گفت با مستي که خود را ناتوان سازد؟خرابي ها کند چشمش که نتوان کرد در عالم
که چون جام طرب نوشد دو عالم جرعه‌دان سازددل و جان همه عالم فداي لعل نوشينش
لب او از شکر خنده شراب عاشقان سازدغلام آن نگارينم که از رخ مجلس افروزد
که دايم در دل تنگم چگونه خان و مان سازد؟بتي کز حسن در عالم نمي‌گنجد عجب دارم
که سيمرغ وصال او در آنجا آشيان سازدعراقي، بگذر از غوغا، دلي فارغ به دست آور


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط