ديده‌ي بختم، دريغا کور شد

ديده‌ي بختم، دريغا کور شد شاعر : فخرالدين عراقي دل نمرده، زنده اندر گور شد ديده‌ي بختم، دريغا کور شد تا نبيند دشمنم کو کور شد دست گير اي دوست اين بخت مرا بنگر اکنون...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديده‌ي بختم، دريغا کور شد
ديده‌ي بختم، دريغا کور شد
ديده‌ي بختم، دريغا کور شد

شاعر : فخرالدين عراقي

دل نمرده، زنده اندر گور شدديده‌ي بختم، دريغا کور شد
تا نبيند دشمنم کو کور شددست گير اي دوست اين بخت مرا
بنگر اکنون جاي مار و مور شدبارگاه دل، که بودي جاي تو
شوربختي بين که: عيشم شور شدبي‌لب شيرينت عمرم تلخ گشت
دل ندادي، خسته زان بي‌نور شددل قوي بودم به اميد تو، ليک
چون دل من عالمي پر شور شدشور عشقت تا فتاد اندر جهان
بي‌تو، مسکين، بي‌نوا و عور شدعارت آمد از عراقي، لاجرم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط