دل گم شد، ازو نشان نيابم شاعر : فخرالدين عراقي آن گم شده در جهان نيابم دل گم شد، ازو نشان نيابم پيدا و نهان نشان نيابم زان يوسف گم شده به عالم ره بر در دوستان نيابم تا گوهر شب چراغ گم شد بوي گل و بوستان نيابم تا بلبل خوشنواي گم شد عيش خوش جاودان نيابم تا آب حيات رفت از جوي زان است که جز زيان نيابم سرمايه برفت و سود جويم چون در چه کن فکان نيابم آن يوسف خويش را چه جويم؟ از خود بجز اين گمان نيابم هم بر در دوست باشد آرام چاره...