شايد که به درگاه تو عمري بنشينم

شايد که به درگاه تو عمري بنشينم شاعر : فخرالدين عراقي در آرزوي روي تو، وانگاه ببينم شايد که به درگاه تو عمري بنشينم بشتاب، که اندر نفس باز پسينم درياب که از عمر دمي بيش...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شايد که به درگاه تو عمري بنشينم
شايد که به درگاه تو عمري بنشينم
شايد که به درگاه تو عمري بنشينم

شاعر : فخرالدين عراقي

در آرزوي روي تو، وانگاه ببينمشايد که به درگاه تو عمري بنشينم
بشتاب، که اندر نفس باز پسينمدرياب که از عمر دمي بيش نمانده است
هيهات! که دور از تو همه ساله چنينمفرياد! که از هجر تو جانم به لب آمد
پس جان بدهم، نيست تمني بجز اينمدارم هوس آنکه ببينم رخ خوبت
از دولت عشق تو نه دل ماند و نه دينمآن رفت، دريغا! که مرا دين و دلي بود
فرماي جوابي، بروم يا بنشينم؟از بهر عراقي، به درت آمده‌ام باز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط