من که هر لحظه زار ميگريم من که هر لحظه زار ميگريمشاعر : فخرالدين عراقي از غم روزگار ميگريممن که هر لحظه زار ميگريمکرد از من کنار، ميگريمدلبري بود در کنار مراوز فراق نگار ميگريماز غم غمگسار مينالمکه: من از عشق يار ميگريمدوش با شمع گفتم از سر سوززان چنين سوکوار ميگريمماتم بخت خويش ميدارمکز تو بس دل فگار ميگريمبا چنين خنده گريهي تو ز چيست؟زو شدم دور، زار ميگريمداشتم، گفت: دلبري شيرينزارتر من ز پار ميگريمچون عراقي حديث او بشنيد