تا کي همه مدح خويش گوييم؟

تا کي همه مدح خويش گوييم؟ شاعر : فخرالدين عراقي تا چند مراد خويش جوييم؟ تا کي همه مدح خويش گوييم؟ بيهوده فسانه چند گوييم؟ بر خيره قصيده چند خوانيم؟ وي بخت، بيا، که خوش بموييم اي ديده بيا، که خون بگرييم آن يار که دوستدار اوييم ما را چو به کام دشمنان کرد گرد سر کوي او بپوييم نگذاشت که با سگان کويش کز باغ رخش گلي ببوييم دانم که روا ندارد آن خود خيزيم و گليم خود بشوييم؟ زين به نبود، کز آب ديده آن گرد ز راه خود بروبيم گردي است...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا کي همه مدح خويش گوييم؟
تا کي همه مدح خويش گوييم؟
تا کي همه مدح خويش گوييم؟

شاعر : فخرالدين عراقي

تا چند مراد خويش جوييم؟تا کي همه مدح خويش گوييم؟
بيهوده فسانه چند گوييم؟بر خيره قصيده چند خوانيم؟
وي بخت، بيا، که خوش بموييماي ديده بيا، که خون بگرييم
آن يار که دوستدار اوييمما را چو به کام دشمنان کرد
گرد سر کوي او بپوييمنگذاشت که با سگان کويش
کز باغ رخش گلي ببوييمدانم که روا ندارد آن خود
خيزيم و گليم خود بشوييم؟زين به نبود، کز آب ديده
آن گرد ز راه خود بروبيمگردي است به راه در، عراقي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط