اي دل و جان عاشقان شيفتهي لقاي تو اي دل و جان عاشقان شيفتهي لقاي توشاعر : فخرالدين عراقي سرمهي چشم خسروان خاک در سراي تواي دل و جان عاشقان شيفتهي لقاي تودام دل شکستگان طرهي دلرباي تومرهم جان خستگان لعل حيات بخش توکيست که نيست در جهان عاشق و مبتلاي تو؟در سر زلف و خال تو رفت دل همه جهانلطف کن ار چه نيستم در خور مرحباي تودست تهي به درگهت آمدهام اميدواربو که ببينم اندر او طلعت دلگشاي توآينهي دل مرا روشنيي ده از نظرگر چه حقيقت من است جام جهان نماي توجام جهان نماي من روي طرب فزاي توسترو بنما، که سوختم از آرزوي لقاي توآرزوي من از جهان ديدن روي توست و بسزان که وفا نميکند عمر من و وفاي توکام دلم ز لب بده، وعدهي بيشتر مدهکاب حيات ميچکد از لب جان فزاي تونيست عجب اگر شود زنده عراقي از لبت