چه کردهام که دلم از فراق خون کردي؟ شاعر : فخرالدين عراقي چه اوفتاد که درد دلم فزون کردي؟ چه کردهام که دلم از فراق خون کردي؟ چه شد که جان حزينم ز غصه خون کردي؟ چرا ز غم دل پر حسرتم بيزردي؟ به آخر از چه به صد خواريم برون کردي؟ نخست ار چه به صد زاريم درون خواندي چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردي همه حديث وفا و وصال ميگفتي نظر به حال دلم کن، ببين که: چون کردي؟ ز اشتياق تو جانم به لب رسيد، بيا که در زمان، علم صبر سرنگون کردي لواي عشق برافراختي...