نميدانم چه بد کردم، که نيکم زار ميداري؟ شاعر : فخرالدين عراقي تنم رنجور ميخواهي، دلم بيمار ميداري نميدانم چه بد کردم، که نيکم زار ميداري؟ به زاري کردنم شادي، از آنم زار ميداري ز درد من خبر داري، ازينم دير ميپرسي به دست هجر جانم را چرا افگار ميداري؟ دلم را خسته ميداري ز تير غم، روا باشد که باشم؟ خود کيم؟ کز من چنين آزار ميداري؟ چه آزاري ز من خود را؟ به آزاري نميارزم مرا چون يار ميداني چرا اغيار ميداري؟ مرا دشمن چه ميداري؟ که نيکت...