تا که عشق تو حاصل افتادست شاعر : عطار کار ما سخت مشکل افتادست تا که عشق تو حاصل افتادست کاتش عشق در دل افتادست آب از ديدهها از آن باريم جان به عشق تو مايل افتادست در ازل پيش از آفرينش جسم پاي دل نيز در گل افتادست جان نه تنهاست عاشق رويت بارگاه تو منزل افتادست سالکان يقين روي تو را عقل را راي باطل افتادست من رسيدم به وصل بي وصفت زانکه اين سر مشکل افتادست کس نگويد که اين چرا وز چيست چاه، ماروت بابل افتادست فتنه عطار در جهان...