ره ميخانه و مسجد کدام است شاعر : عطار که هر دو بر من مسکين حرام است ره ميخانه و مسجد کدام است نه در ميخانه کين خمار خام است نه در مسجد گذارندم که رند است بجوئيد اي عزيزان کين کدام است ميان مسجد و ميخانه راهي است نميدانم که آن بت را چه نام است به ميخانه امامي مست خفته است حريفم قاضي و ساقي امام است مرا کعبه خرابات است امروز که سرور کيست سرگردان کدام است برو عطار کو خود ميشناسد