دل بگسل از جهان که جهان پايدار نيست شاعر : عطار واثق مشو به او که به عهد استوار نيست دل بگسل از جهان که جهان پايدار نيست کين هر دو مدتي است که در روزگار نيست در طبع روزگار وفا و کرم مجوي کاندر ديار خويش بديديم يار نيست رو يار خويش باش و مجو ياري از کسي کاميدهاي باطل ما را شمار نيست نوميد شو ز هر که تواني و هرچه هست کاندر زمانه بهتر ازين هيچ کار نيست عطاروار از همه عالم طمع ببر