آفتاب رخ تو پنهان نيست

آفتاب رخ تو پنهان نيست شاعر : عطار ليک هر ديده محرم آن نيست آفتاب رخ تو پنهان نيست پيش خورشيد پاي‌کوبان نيست هر که در عشق ذره ذره نشد که به جانان رسيدن آسان نيست ذره مي‌شو هواي جانان را زانکه نامرد مرد جانان نيست مرد جانان نه‌اي مکن دعوي که درين واديش غم جان نيست شادي وصل تو کسي يابد هرچه ديگر کني تو درمان نيست تا که دردي نيايدت پيدا زانکه ره را اميد پايان نيست سر درين راه باز و پا در نه هر کسي مرد اين بيابان نيست تن بزن چند...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آفتاب رخ تو پنهان نيست
آفتاب رخ تو پنهان نيست
آفتاب رخ تو پنهان نيست

شاعر : عطار

ليک هر ديده محرم آن نيستآفتاب رخ تو پنهان نيست
پيش خورشيد پاي‌کوبان نيستهر که در عشق ذره ذره نشد
که به جانان رسيدن آسان نيستذره مي‌شو هواي جانان را
زانکه نامرد مرد جانان نيستمرد جانان نه‌اي مکن دعوي
که درين واديش غم جان نيستشادي وصل تو کسي يابد
هرچه ديگر کني تو درمان نيستتا که دردي نيايدت پيدا
زانکه ره را اميد پايان نيستسر درين راه باز و پا در نه
هر کسي مرد اين بيابان نيستتن بزن چند گويي اي عطار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط