تا به عشق تو قدم برداشتيم

تا به عشق تو قدم برداشتيم شاعر : عطار عقل را سر چون قلم برداشتيم تا به عشق تو قدم برداشتيم پرده‌ي هستي به دم برداشتيم چون دم ما سخت گيرا شد به عشق وز جهان تن قدم برداشتيم در جهان جان حقيقت‌بين شديم ما به مستي جام جم برداشتيم چون درآمد عشق و جان را مست کرد شادي افزوديم و غم برداشتيم بر جمال ساقي جان زان شراب از وجود و از عدم برداشتيم پس دل خود همچو مستان خراب گنج راحت بي الم برداشتيم در خرابي همچو عطار از کمال ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا به عشق تو قدم برداشتيم
تا به عشق تو قدم برداشتيم
تا به عشق تو قدم برداشتيم

شاعر : عطار

عقل را سر چون قلم برداشتيمتا به عشق تو قدم برداشتيم
پرده‌ي هستي به دم برداشتيمچون دم ما سخت گيرا شد به عشق
وز جهان تن قدم برداشتيمدر جهان جان حقيقت‌بين شديم
ما به مستي جام جم برداشتيمچون درآمد عشق و جان را مست کرد
شادي افزوديم و غم برداشتيمبر جمال ساقي جان زان شراب
از وجود و از عدم برداشتيمپس دل خود همچو مستان خراب
گنج راحت بي الم برداشتيمدر خرابي همچو عطار از کمال


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط